سپینې سپینې--- پوست کنده

سپینې سپینې--- به ویب بلاګ پوست کنده خوش آمدید

سپینې سپینې--- پوست کنده

سپینې سپینې--- به ویب بلاګ پوست کنده خوش آمدید

سرمنشای بدختی بز پنجشیری و بس

احمد شاه مسعود در بدبختی های افغانستان سهیم است، در جریان جنگ های داخلی سالیان ۱۹۹۲ـ۱۹۹۶، مدتی وزیر دفاع ربانی شد و دود از دماغ مردم درآورد. وی یکی از مسئولین تباهی ها و خیانت های بیشماری در کشور است. برعلاوه کشتار مردم بیگناه کابل و ویرانی این شهر، مزدوران شورای نظار همراه با حیوان صفتان سیاف، زن و مرد و طفل اهل تشییع افشار را از تیغ کشیدند و مرتکب بی ناموسی های غیر قابل بیان گردیدند. قانونی مانند سائر عمال شورای نظار از مدت ها قبل در خدمت اجانب بوده و از ارتباطات احمد شاه مسعود با روسیه، ایران، هند و اخیراً امریکا مستفید شده است. مؤلف کتاب الاشه شکن در صفحهء ۶۳ کتاب خود در مورد احمد شاه مسعود می نویسد: «او همچنان در قاچاق مواد مخدره شرکت کرده بود. در اوقات مختلف از روس ها، ایرانی ها، هندی ها و امریکائیان پول بدست میاورد

قابل یادآوری است که احمد شاه مسعود، ربانی و سائر همکیشان شان در دههء ۱۹۷۰ میلادی از آی اس آی پاکستان هم پول میگرفتند و در افغانستان دست به تخریب میزدند. در حقیقت وطنفروشی و خیانت به کشور برای این گروه ضد ملی بیک فرهنگ مقدس مبدل گشته و برای شان غرور آفریده است. زمانیکه امریکا بعد از حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، تصمیم به سقوط نظام طالب گرفت، ائتلاف شمال بالاخص جناح شورای نظار غرض غصب قدرت خود را به این کشور (امریکا) فروخت، اما تعلقات قبلی این گروه با روسیه، ایران و هند نیز تا اکنون پا بر جا مانده است. خوشا بحال عمال شورای نظار که از حمایت همه قدرت های اجنبی دخیل در قضیهء افغانستان بشمول پاکستان برخوردار بوده اند. استعداد و توانائی شان در خوش نگهداشتن قدرت های بیگانه محیرالعقول است. زمانیکه اسنادهای محرم به بیرون درزمیکند چرا دلشاد نباشیم که متجاوزین درهمکاری با جنایت پیشگان داخلی چه پلانهای خصمانه را دنبال میکردند؟.

دربارۀ احمدشاه مسعود اسناد سخن می گوید

جنایات افشار مگر فراموش شدنی ست؟

جمعه 5 سپتامبر 2008, نویسنده: Hasib

دیده درایی وبی حیایی هم حدودی دارد. جنایت پیشه گان وطنفروش (باهرتحول درکشور حاضرند بخاطرمشت پول واردمعامله های رنگارنگی گردند) درنوشته هایش چنان دروغهای شاخدارود مداررا به کارمیبرند که هرخواننده با مطالعه پارگرافی اول به نویسنده گان آن ده ها وحتا صدها لعنت میفرستند.

اگرازاینان سوال شود که - لطفآ صادقانه اعتراف نمایید، طی چهارده سال که جنگ خونین در کشور ادامه داشت و به عقیده شما مسعود با پاکستان هیچگونه تعلقاتی نداشت، پس جبهات پنجشیر و بدخشان از کدام طریق اکمال و سلاح های مرگباری چون: سکر، کلستر، بیلوپایپ، ستنگر، ماین های ضد پرسونل و ضد وسایل از کجا و از کدام طریق اکمال میگردید ؟

طی غلامی این معامله گران تعدادی زیادی از شخصیت های ملی در پاکستان وسیله آی.اس.آی به شهادت رسیدند که حتا آب از آب تکان نخورد، اگر مسعود وابستگی و سرسری های نمیداشت آیا سازمان جهنمی آی.اس.آی نمی توانست با وی تصفیه حساب نماید ؟.

اگر جبهات پنجشیر تعلقات خاصی با دستگاه استخبارات پاکستان نمیداشت آیا میتوانست یک مرمی و یا یک دالری از پاکستان و آمریکا که سیا دربست در خدمت شبکه های جاسوسی پاکستان قرار داشتند، دریافت نماید و یا ده ها کیلو زمرد و لاجورد از مال ملت یغما می گردید به پاکستان رفته و از آنطریق در بازارهای غرب انتقال یابد ؟. آیا یونس قانونی منحیث نماینده سیاسی و خاصی احمد شاه مسعود در آی.اس.آی معرفی نگردیده بود ؟ و مالک دم دستگاه در پشاور نبود؟ و جدا از تنظیم ها فعالیت نداشت ؟.

آیا سلاح و مهمات مسعود بصورت خاص و فوق العاده بسته بندی و اکمال نمیگردید ؟

آیا مسعود در سال۱۹۹۹ به دعوت ادارات خاص پاکستان به آنجا نرفت ؟

مگر شورای مشترک قوماندان در توپخانه به هدایت و رهنمود استخبارات پاکستان که جلال الدین حقانی به صفت رئیس شورا و مسعود بحیث معاون تعیین گردیدند، تدویر نیافت ؟.

آیا قسمتی از اکمالات جبهات پنجشیر از طریق پشاور و از کانال استخبارات پاکستان صورت نمیگرفت ؟.

آیا آتش بسی که درسال ۱۳۷۱ که منجر به توافقنامه ای بین احمد شاه مسعود و گلبدین حکمتیار در حربی پوهنتون گردید به هدایت و تقاضای جنرال حمید گل رییس قبلی استخبارات پاکستان و اعجازالحق فرزند ضیاالحق و ترکی الفیصل رییس استخبارات عربستان سعودی نبود؟.

این بنیادگرایان بی فرهنگ بمجرد داخل شدن در شهر کابل چه جرم و جنایت را مرتکب نشدند و کابل را به ویرانه و شهر را به شهر ارواح و مردم را قتل عام نمودند.

محمود مستیری نمایندۀ خاص سرمنشی ملل متحد در امور افغانستان در مورد حکومت تظیمی چنین میگفت: آقای محمود مستیری از قول جنرال دوستم میگوید: یک هیئت فدراسیون روسیه آخیراً با جنرال دوستم ملاقات کرده به وی توصیه مینماید که او با جنرال مسعود اتحادی را تأسیس نماید.

محمود مستری میگوید: در حال حاضر با وجود ادعای بلند بالای برهان الدین ربانی و جنرال احمد شاه مسعود حکومت کنونی واقعآ یک حکومت نیست. هیچ اساس قانونی ندارد و منجمله پنج شهر عمده افغانستان (کابل، مزارشریف، قندهار، هرات و جلال آباد) دو شهر (کابل و هرات) و از تقریبآ سی و دو ولایت افغانستان هشت ولایت آنرا تحت کنترول دارد. واقعیت اصلی در این است که آنهایی که در کابل ادعا مینمایند که حکومت اند، در حالیکه قسمت اعظم کشور خارج از اداره شان قرار دارد و جمیع گروههای قومی به استثنای تاجیک ها فی الواقع تمثیل نگردیده اند، دولترا مزیداً کم اهمیت میسازد.

(فشرده ای ازبیانیه محمود مستیری دراستکهلم جریده امید شماره ۱۶۵ صفحه ۷ مورخ ۱۹ جون ۱۹۹۵)

(فیلکس ارماکورا) نماینده سازمان عفو بین المللی، بعد از بازدید از کابل، دران زمان گفت:... در کابل وضع حقوق بشر ناگوار تر از سابق و چور و چپاول و قتل های فردی و دسته جمعی وجود دارد، و راکت ها بطور مسلسل اصابت می کند و هم آب و برق و قانون وجود ندارد. صرف در جلال آباد و مزار شریف وضع نسبتاً بهتر است و در متباقی مناطق افغانستان قضاوت در مورد جرایم به اساس شرعیت اسلامی از جانب خود قوماندانان محلات و مناطق صورت می گیرد. (از گزارش فیلکس ارماکورا به سازمان ملل متحد.)

روزنامه شهادت ارگان نشراتی حزب اسلامی گلبدین حکمتیار صدراعظم دولت مسعود – ربانی در مقاله تحلیلی خویش در رابطه به چاپ بانکنوتها چنین مینویسد: حکومت های سابق )حکومت، تره کی، کارمل و داکتر نجیب الله (تا آخر زمامداری شان مجموعآ مبلغ »یکصد و شصت ملیارد افغانی« چاپ و عرضه کرده اند، ولی حکومت ربانی و مسعود در مدت بیست ماه «پنج هزارملیارد افغانی» طبع و عرضه کرده است و این بانکنوتهای بدون پشتوانه به امر ربانی و مسعود که در پرزه ها صادرمیشد توزیع میگردید. از اینجاست که خرید و فروش مناطق در بدل پول آغاز شد و نشر پولهای بدون پشتوانه در فدراسیون روسیه انتقاد های زیادی را نسبت به رژیم وارد ساخت.

(روزنامه شهادت شماره ۱۲۳ دلو سال ۱۳۷۳)

JPEG - 79.7 kb

جنگ سوم بین قوای مسعود و سیاف از یکطرف و حزب وحدت عبدالعلی مزاری از طرف دیگر، که این جنگ به نام فاجعـۀ افشار نیزیاد میگردد، این جنگ از گردنۀ باغ بالا آغاز و انستیتوت علوم اجتماعی، اکادمی څارندوی، پولیتخنیک و مرکز تعلیمی وزارت امنیت دولتی از حزب وحدت بدست اتحاد سیاف و شورای نظار مسعود قرارگرفت. بدترین جنایت هــا صورت گرفت، افراد غریب و بیچاره هـــزاره جوقه جوقه تیرباران و اعدام گردیدند، به ناموس آنان تجــاوز گردید، تعدادی از زنان هــزاره از طرف جنگجویان جانب مقابل به جاهای نامعلوم انتقال داده شده و در منطقۀ افشار و خوشحال خان به زنان و دختران در مقابل چشم شوهـــر، پدر و برادرش تجــاوز صورت گرفت، اموال و دارایی آنان به تاراج رفت... مسعود و سیاف چنان جنایت آفریدند که قلم ازتحریرآن عــاجزاست». (اقتباس از اثر جناب جنرال سید عبدالقدوس « سید».)